شماره ٩١: هر ساغرى به آن لب خندان نمى رسد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
هر ساغرى به آن لب خندان نمى رسد
هر تشنه لب به چشمه حيوان نمى رسد
آه من است در دل شبهاى انتظار
طومار شکوه اى که به پايان نمى رسد
عاشق کجا وبوسه آن لعل آبدار
آب گهر به خار مغيلان نمى رسد
از جوش عاشقان نشود تنگ خلق عشق
تنگى ز کاروان به بيابان نمى رسد
کا مرا به مرگ نخواهد گذاشت عشق
اين کشتى شکسته به طوفان نمى رسد
در کشورى که پاره دل خرج مى شود
انگشترى به داد سليمان نمى رسد
وقت خوشى چو روى دهد مغتنم شمار
دايم نسيم مصر به کنعان نمى رسد
کوتاهى از من است نه از سرو ناز من
دست ز کار رفته به دامان نمى رسد
هرچند صبح عيد ز دل زنگ مى برد
صائب به فيض چاک گريبان نمى رسد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید