شماره ٢: به پرسش من در خون نشسته مى آيد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
به پرسش من در خون نشسته مى آيد
چراغ طور به بالين خسته مى آيد
ز بس شکستگى از صفحه جهان شد محو
صدا درست ز جام شکسته مى آيد
زمانه سخت نگيرد گشاده رويان را
هميشه سنگ به درهاى بسته مى آيد
چگونه چتر تو از بال بلبلان نشود
به پاى بوس تو گل دسته دسته مى آيد
چنان ز غيرت بلبل ادب رواج گرفت
که باغبان به چمن چشم بسته مى آيد
ز رشک عشق به مهتاب بدگمان شده ام
که بوى درد ز رنگ شکسته مى آيد
سبو ز ورطه غم مى برد مرا بيرون
گشاد کار من از دست بسته مى آيد
هلاک مردمى چشم او شوم صائب
که خود خراب وبه بالين خسته مى آيد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید