شماره ۸٨٨: ز رويت حاصل عشاق حيرانيست حيرانى

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
ز رويت حاصل عشاق حيرانيست حيرانى
از آن زلف و از آن کاکل پريشانى پريشانى
ز بزم عشرت وصلت همه حرمان و نوميدى
ز جام شربت هجرت همه خون دل ارزانى
ندانستم که مه رويان بعهد خود نميپايند
از آن عهد و از آن پيمان پشيمانى پشيمانى
مبادا هيچ کافر را چنين حالى که من دارم
جفا تا کى کنى جانا مسلمانى مسلمانى
تغافل ميکنى يعنى که دردت را نميدانم
نه ميدانى و ميدانى که ميدانم که ميدانى
بياور بر سرم جانا سپاه بى کران غم
ز بيداد و جفا و محنت و جور آنچه بتوانى
تو تا بى صبر باشى (فيض) او بى رحم خواهد بود
دلت را شيشکى آئين دلش را پيشه سندانى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید