شماره ۸٥٦: دلم را اى خدا از عشق جان ده

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
دلم را اى خدا از عشق جان ده
روانم را حيات جاودان ده
تن بى جان بود جان فسرده
ز مهر خويش جانم را روان ده
بکوى قدس دل را راه بنما
روان را سوى عليين نشان ده
ز زندان بدن آزاد گردان
فضاى لامکان جان را مکان ده
بگير اين دوست را از دست دشمن
ز خود بيخود کن از خويشم امان ده
دل مخمور صهباى ازل را
شراب بيغش روحانيان ده
از آن مى کز الستم داده بودى
خمارم ميکشد بازم از آن ده
ز شهرى آمدم بيرون در آغاز
دگر باره بدان شهرم نشان ده
دو عالم تنگ شد بر (فيض) جايش
وراى اين جهان و آن جهان ده



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید