شماره ٧٠٦: مکن دراز به طعن فلک زبان گستاخ

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
مکن دراز به طعن فلک زبان گستاخ
ترنج دست قضا را مکن نشان گستاخ
نهاده اند ز هر خار در کمان تيرى
مکن نگاه به گلهاى بوستان گستاخ
ز داغ شاه، نظرهاست هر شکارى را
مده ز دست درين صيدگه عنان گستاخ
نشان تير هوايى همان کماندارست
به قصد چرخ منه تير در کمان گستاخ
ز کاوکاو، شرربار مى شود آتش
منه به حرف کس انگشت در بيان گستاخ
ز عقل نيست به تيغ قضا زبان بازى
ميار زمزمه عشق بر زبان گستاخ
ز برق خرمن گل خانمان شبنم سوخت
به شاخ گل مگذاريد آشيان گستاخ
حريف ناوک غيرت نمى شوى صائب
به هر شکارى لاغر مکش گمان گستاخ



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید