شماره ٥٩٠: در موج پريشانى من فاصله اى نيست

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
در موج پريشانى من فاصله اى نيست
امروز به جمعيت ما سلسله اى نيست
فرياد که اسباب گرفتارى ما را
چون حلقه زنجير ز هم فاصله اى نيست
بى ديده بينا چه گل از خار توان چيد؟
رحم است به پايى که در او آبله اى نيست
موقوف به وقت است سماع دل عارف
هر روز در اجزاى زمين زلزله اى نيست
از ظرف حريفان نتوان سر به در آورد
در بزم شرابى که تنک حوصله اى نيست
بوى گل و باد سحرى بر سر راهند
گر مى روى از خود، به ازين قافله اى نيست
صائب ز سر زلف سخن دست ندارد
هر چند به جز گوشه ابرو صله اى نيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید