شماره ٢٦٦: در عين بحر، گوشه نشين را کناره هاست

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
در عين بحر، گوشه نشين را کناره هاست
در يتيم را ز صدف گاهواره هاست
تا داده ام عنان توکل ز دست خويش
کارم هميشه در گره از استخاره هاست
از زاهدان خشک حدث گهر مپرس
خار و خس از محيط نصيب کناره هاست
نادان دلش خوش است به تدبير ناخدا
غافل که ناخدا هم ازين تخته پاره هاست
آب فسرده در صدف پاک گو مباش
گوش ترا چه حاجت اين گوشواره هاست؟
از راز عشق، زاهد خشک است بيخبر
ابروى قبله را چه خبر از اشاره هاست؟
از ما مجوى صبر که سررشته شکيب
از دست رفته تر ز عنان نظاره هاست
مور ضعيف اگر چه برابر بود به خاک
نسبت به خاکسارى من از سواره هاست
دربسته ماند ميکده از زاهدان خشک
خس پوش بحر رحمت ازين تخته پاره هاست
نگذاشت گريه در نظرم آرزوى خام
دامان صبح، پاک ز اشک ستاره هاست
صائب ز درد و داغ ندارد شکايتى
باغ و بهار سوخته جانان شراره هاست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید