شماره ٦٠: ترا که عالم آيينه عالم آب است

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
ترا که عالم آيينه عالم آب است
چه احتياج به تحصيل باده ناب است؟
به گرد راز دل ما که مى تواند گشت؟
خزينه گهر ما به مهر گرداب است
ز عشق اگر نکنم گريه، نيست بيدردى
غبار خاطر من سنگ راه سيلاب است
ز چهره گل سيراب، رنگ شد سفرى
هنوز شبنم بيدرد در شکرخواب است
درى که بر رخ زاهد به گل برآوردند
به چشم مردم ظاهرپرست محراب است
گرفته است تب احتياج عالم را
مدار چرخ تنک مايه هم به دولاب است
ز سيل حادثه دلهاى روشن آسوده است
درين خرابه متاعى که هست مهتاب است
چرا صدف نکند چاک، سينه را صائب؟
درين زمانه که گوهرشناس ناياب است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید