شماره ١٧٣: هر کس که به دل حسرت پيکان تو دارد

غزلستان :: فروغی بسطامی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
هر کس که به دل حسرت پيکان تو دارد
آسايشى از جنبش مژگان تو دارد
گل چاک زد از شوق گريبان صبورى
تا آگهى از چاک گريبان تو دارد
هر غنچه که سر زد ز دم باد بهارى
مهرى به لب از پسته خندان تو دارد
هر لاله نو رسته که بشکفت در اين باغ
داغى به دل از عارض رخشان تو دارد
جمعيت خاطر ندهد دست کسى را
کاشفتگى از زلف پريشان تو دارد
هر لحظه محبت ز پى سير خلايق
سودازده اى بر سر ميدان تو دارد
هر سو که نظر مى کنى آن منظر زيبا
صاحب نظرى واله و حيران تو دارد
پيراهن من چاک شد از رشک مگر باز
شوريده سرى دست به دامان تو دارد
پيداست ز ناليدن دل سوز فروغى
کاين سوختگى را ز گلستان تو دارد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید