شماره ٨٥: شب جدايى تو روز واپسين من است

غزلستان :: فروغی بسطامی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
شب جدايى تو روز واپسين من است
که ناله هم نفس و گريه هم نشين من است
ميان گبر و مسلمان از آن سرافرازم
که زلف و روى تو آيات کفر و دين من است
به عرصه اى که درآيند خيل سوختگان
منم که داغ تو آرايش جبين من است
فتاده تا نظرم بر کمان ابروى تو
چه ديده ها که ز هر گوشه در کمين من است
از آن زمان که زمين بوس آستان توام
سر ملوک جهان جمله بر زمين من است
به تختگاه محبت من آن سليمانم
که اسم اعظم تو نقش بر نگين من است
من آن وجود شريفم که در قلمرو عشق
کمينه خاک رهت جان نازنين من است
به شادى دو جهانش نمى توان دادن
غمى که از تو نصيب دل غمين من است
فروغى از شرف خاک آستانه دوست
تجلى کف موسى در آستين من است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید