شماره ٦٥: آن که مرادش تويى از همه جوياتر است

غزلستان :: فروغی بسطامی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
آن که مرادش تويى از همه جوياتر است
وان که در اين جستجو است از همه پوياتر است
گر همه صورتگران صورت زيبا کشند
صورت زيباى تو از همه زيباتر است
چون به چمن صف زنند خيل سهى قامتان
قامت رعناى تو از همه رعناتر است
سنبل مشکين تو از همه آشفته تر
نرگس شهلاى تو از همه شهلاتر است
حسن دل آراى تو از همه مشهورتر
عاشق رسواى تو از همه رسواتر است
مست مقامات شوق از همه هشيارتر
پير خرابات عشق از همه برناتر است
آن که به محراب گفت از همه مؤمن ترم
گر دو سه جامش دهند از همه ترساتر است
باده پايندگى از کف ساقى گرفت
آن که به پاى قدح از همه بى پاتر است
سر غم عشق را در دل اندوهناک
هر چه نهان مى کنى از همه پيداتر است
چون که سلاطين کنند دعواى بالاترى
رايت سلطان عشق از همه بالاتر است
گر همه شاهان برند دست به برنده تيغ
تيغ جهان گير شاه از همه براتر است
ناصردين شهريار، تاج ده و تاج دار
آن که به تدبير کار از همه داناتر است
اختر فيروز او از همه فيروزتر
گوهر والاى او از همه والاتر است
مرغ چمن دم نزد پيش فروغى بلى
آن که زبانش تويى از همه گوياتر است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید