چون خاک مى شود به رهت جان پاک ما
بگذار نخوت از سر و بگذر به خاک ما
يا رب که دامن تو نگيرد به روز حشر
خونى که ريختى ز دل چاک چاک ما
دردا که هيچ در دل سختت اثر نکرد
اشک روان و آه دل دردناک ما
تا کى که با خيال تو در خاک مى کنيم
خم خانه مست مى شود از فيض تاک ما
دل شد شريک غصه ما در طريق عشق
غيرت اگر بهم نزند اشتراک ما
ديديم روى قاتل خود را به زير تيغ
سرمايه سلامت ما شد هلاک ما
تا تکيه کرده ايم فروغى به لطف دوست
از خصمى فلک نبود هيچ باک ما