شماره ٢٠: گرفت خط رخ زيباى گل عذار مرا

غزلستان :: فروغی بسطامی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
گرفت خط رخ زيباى گل عذار مرا
فغان که دهر، خزان کرد نوبهار مرا
کشيدسرمه به چشم و فشاند طره به رو
بدين بهانه سيه کرد روزگار مرا
فرشته بندگيش را به اختيار کند
پرى رخى که ز کف برده اختيار مرا
ربود هوش مرا چشم او به سرمستى
که چشم بد نرسد مست هوشيار مرا
چگونه کار من از کار نگذرد شب هجر
که طره اش به خود انداخت کار و بار مرا
نداده است کسى روز بى کسى جز غم
تسلى دل بى صبر و بى قرار مرا
گرفته ام به درستى شکنج زلف بتى
اگر سپهر نخواهد شکست کار مرا
عزيز هر دو جهان باشى از محبت دوست
که خوارى تو فزون ساخت اعتبار مرا
فروغى آن که به من توبه مى دهد از عشق
خدا کند که ببيند جمال يار مرا



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید