شماره ٣٥٧: باز بميدان ما فوج بلا بسته صف

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
باز بميدان ما فوج بلا بسته صف
پاى فلک در ميان رسم امان بر طرف
خرقه شکافان شوق بى دف ونى در سماع
جبه فشانان شيد تابع قانون ودف
جان قديم اشتها مانده همان ناشتا
وين تن حادث غذا فتنه آب و علف
چيدم وديدم تمام آبى ورنگى نداشت
ميوه اين چار باغ گوهر اين نه صدف
گفتيم اى خود فروش خود چه متاعى بگو
گر بخرى شبچراغ وربفروشى خزف
بشنو وبو کن اگر گوشى ومغزيت هست
زمزمه لو کشف لخلخه من عرف
عرفى اگر رهروى دورى منزل مبين
رو که مدد ميکند همت شاه نجف



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید