شماره ٢٢٨: ز شهر دل بگوشم هر نفس فرياد مى آيد

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
ز شهر دل بگوشم هر نفس فرياد مى آيد
که اينک لشکر غم خوش باستعداد مى آيد
اگر شيرين عنان را نرم سازد بنگر خسرو
که گلگون جانب او يابر فرهاد مى آيد
دلم در دام آن صياد مستغنيست ميترسم
که افتد رخنه در دام تا صياد مى آيد
نصيحت ميکنندم دوستان اى غم بيا وتو
بخاشاک من آتش زن که اينجا باد مى آيد
چه شد کز زهر چشمت زود جان دادم بحمدالله
کزان لبهاى شيرين شيوه ايجاد مى آيد
نمى آيد ز پرويز استماعش ورنه شيرين را
ز سر تا پا صداى ناله فرهاد مى آيد
همانا ديده عرفى لذتى زان دلفريب امشب
که مى آيد زبزمش بازو بس دلشاد مى آيد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید