شماره ٢٢٤: هر زمان در فتنه خوش نامهربانى ميشود

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
هر زمان در فتنه خوش نامهربانى ميشود
وين همه غوغا براى نيم جانى ميشود
عشق باغى دلنشين دارد که مرغ دل دراو
گر نشيند بر گياهى آشيانى ميشود
هر که بنشيند بگرد خوان گردشهاى دهر
گر ستاند يک نواله ميزبانى ميشود
ذره غم گر بدست آيد به تسليمش سپار
گر بدست چاره بسپارى جهانى ميشود
کيميا گر نسخه دارد که داروى مسيح
گر بدست او، فتد درد گرانى ميشود
گر بمشتى هرزه قانونى فرو چيند کسى
در ميان مردم عالم زبانى ميشود
جان فداى همت عرفى که چون جولان کند
گر زمين گيرد عنانش آسمانى ميشود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید