شماره ٢١٨: جان ز شوق لبت شکر خايد

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
جان ز شوق لبت شکر خايد
دل بدندان غم جگر خايد
ظن سيرى مبر که لقمه کام
دير بخت است وديرتر خايد
دل آشفته بخت من تا چند
جاى انگشت نيشتر خايد
آنکه گيرد مزاج پروانه
شعله چون ميوه هاى تر خايد
بس که يابد حلاوت از پرواز
طاير شوق بال وپر خايد
لب شادى مکيد يکچندى
عرفى اکنون لب دگر خايد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید