شماره ١٤٥: صد شکر کز اقبال غم ولشکر آفت

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
صد شکر کز اقبال غم ولشکر آفت
در مملکت عشق نشستم بخلاف
هرچند که در خورد جمالت نظرى نيست
حيفست که پنهان بود آن حسن ولطافت
با دختر رز دست درآغوش برقصيد
گو محتسب شهر مکن ترک خلافت
سرمايه کامى که خرد منتظر اوست
داديم نديمانه بسيلاب ظرافت
وادى حقيقت بخرد طى نتوان کرد
اينجا قدم درد کند طى مسافت



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید