شماره ٩٥: ازآن ز شربت صلحم هواى پرهيزاست

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
ازآن ز شربت صلحم هواى پرهيزاست
که آتش تب شوقم نه آنچنان تيزاست
حيا نهشت که اين دانه هاى اشک نياز
بخاک عجزفشانم که آشتى خيز است
چو زلف باز کنى ناله خيزد از دلها
که دام ما همه اين طره دلاويز است
ز طره مشک بدامان کوهکن باشد
اگر چه تکيه شيرين بدست پرويز است
سمند سعى چه بيهوده رانى اى فرهاد
که همعنانى گلگون نصيب شبديز است
چگونه مانع نظاره ام شوى که مرا
ز شوق روى تو سرتاقدم نگه خيزاست
ستيزه تافت بميدان امتحان عرفى
عنان کشيده چه دارى محل مهميز است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید