شماره ٨٥: حيرت ملازم گل رخساره کسيست

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
حيرت ملازم گل رخساره کسيست
ديوانگى نتيجه نظاره کسيست
از جام کينه ام چورود مست وخونچکان
مى بارد از رخش که ستمکاره کسيست
غمخوار نيست هر گه بود غمگسار خويش
بيچاره آنکه منتظر چاره کسيست
از خاک کشتگان تو هرگل که مى دمد
معلوم ميشود که دل پاره کسيست
فارغ ز خيرگى نگرد روى آفتاب
اين ديده آزموده نظاره کسيست
عرفى درآب وآتش اگر ميرود رواست
بازش مياوريد که آواره کسيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید