شماره ٥٥٠: اى ز زلفت حلقه يى بر پاى دل

غزلستان :: سیف فرغانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى ز زلفت حلقه يى بر پاى دل
گر درين حلقه نباشد واى دل
هرکرا سوداى تو در سر بود
در دو کونش مى نگنجد پاى دل
غرقه گرداب حيرت از تو شد
کشتى انديشه در درياى دل
آن سعادت کو که بتوانيم گفت
با تو اى شادى جان غمهاى دل
نه دلم را در غمت پرواى من
نه مرا در عشق تو پرواى دل
رفته همچون آب در اجزاى خاک
آتش عشق تو در اجزاى دل
چون غمت را غير دل جايى نبود
هست دل جاى غم و غم جاى دل
هر دو عالم چيست نزد عارفان
ذره يى گم گشته در صحراى دل
سيف فرغانى چو حلقه بسته دار
جان خود پيوسته بر درهاى دل



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید