شماره ٤٤٤: مرا با رخ تو نظر بهر چيست

غزلستان :: سیف فرغانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
مرا با رخ تو نظر بهر چيست
چو رويت نبينم بصر بهر چيست
چو شيرين نگردد ازو کام من
ترا اين لب چون شکر بهر چيست
چواز روز (بى بهره باشند) خلق
بر افلاک شمس وقمر بهر چيست
چو از وى توانگر نگردد فقير
غنى را همه سيم وزر بهر چيست
چو عاشق نشد بر پرى منظرى
پس اين آدمى اى پسر بهر چيست
چو از دست برنايدت کار عشق
پس ارواح اندر صور بهر چيست
چو بى بهره باشيم ازآب حيات
برين خاک مارا گذر بهر چيست
تو از بهر عشق آفريده شدى
چو ميوه نباشد شجر بهر چيست
چو مردم بهر دام بهر قفس
بگيرندت اين بال وپر بهر چيست
من ارنيستم عاشق روى او
لب وچشم من خشک و تر بهر چيست
برين روى زردى زبهر چه رنج
درين جسم خون جگر بهر چيست
پس اين سيف فرغانى اندر جهان
چو مجنون وليلى سمر بهر چيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید