شماره ٣١٨: اى پسته دهانت نرخ شکر شکسته

غزلستان :: سیف فرغانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى پسته دهانت نرخ شکر شکسته
وى زاده زبانت قدر گهر شکسته
من طوطيم لب تو شکر بود که بينم
در خدمت تو روزى طوطى شکر شکسته
آنجا که چهره تو گسترده خوان خوبى
گردد ز شرم رويت قرص قمر شکسته
چون بازگرد عالم گشتم بسى و آخر
در دامت اوفتادم چون مرغ پرشکسته
نقد روان جان را جوجو نثار کردم
زين سان درست کارى نايد ز هر شکسته
من خود شکسته بودم ازلشکر غم تو
اين حمله بين که هجرت آورد بر شکسته
وز طعنهاى مردم در حق خود چگويم
هر کو رسيد سنگى انداخت بر شکسته
بارم محبت تست اى جان و وقت باشد
کز بار خويش گردد شاخ شجر شکسته
گرمن شکسته گشتم از عشق تو چه نقصان
هيچ از شکستگى شد بازار زر شکسته؟
امشب زسنگ آهم در کارگاه گردون
شد شيشهاى انجم دريکدگر شکسته
دى گفت عزت تو مارابکس چه حاجت
من کس نيم چه دارم دل زين قدر شکسته
از هيبت خطابت شد سيف رادل اى جان
همچون رديف شعرش سرتا بسر شکسته



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید