شماره ٢٠٦: آنکس که بهر نام تو از جان زيان نکرد

غزلستان :: سیف فرغانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
آنکس که بهر نام تو از جان زيان نکرد
عنقاى عشق در دل او آشيان نکرد
در پرده دلش اثرى از حيات نيست
آنرا که در درون غم تو کار جان نکرد
آنکس که آفتاب سعادت برو نتافت
با ماه عشقت اختر عقلش قران نکرد
وآن را که طوق مهر تو در گردن اوفتاد
بر فرقش ار چه تيغ زدى سر گران نکرد
وآنکس که دل ز دوستى جان فرو نشست
او پاک نيست، غسل بآب روان نکرد
آنکس که جان بداد باميد سود وصل
با تو درين معامله خود را زيان نکرد
عاشق که سير گشت ز خود گر چه گرسنه است
کونين لقمه يى شد و او در دهان نکرد
عشق تو مرد را ز بلاها امان نداد
صياد صيد را بسلامت ضمان نکرد
وآنرا که دل زآتش عشق تو روشنست
دست اندر آب تيره اين خاکدان نکرد
آنرا که در زمين دل افتاد تخم عشق
چون گاو بار برد و چو گردون فغان نکرد
اى آنکه لاف مى زنى از عشق آن نگار
کز کبر و ناز يک نظر اندر جهان نکرد
دست از جهان بدار که اصحاب کهف وار
در غار ره نيافت سگ ار ترک نان نکرد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید