شماره ٤٤: نگارا با رخ خوبت نه من تنها هوس دارم

غزلستان :: سیف فرغانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
نگارا با رخ خوبت نه من تنها هوس دارم
براى شکرى چون تو چو خود چندين مگس دارم
سعادت درد عشق تو بصاحب دولتان بخشد
مرا آن بخت خود نبود وليکن اين هوس دارم
بهاى گوهر وصلت نباشد پادشاهانرا
مرا آن کى شود حاصل که جانى دست رس دارم
نظر کردم بهر کويى سگى چندين کسان دارد
بنزد آنکه کس باشد سگم گر جز تو کس دارم
ببوسه وعده يى کردى برآمد سالها تا من
ببوى آن شکرجانى چو طوطى در قفس دارم
ميان وصل و هجر امروز چون صبحست حال من
ز پيشم شب چه مى بينى که خورشيدى ز پس دارم
عجب نبود گر از شعرم بمردم در فتد شورى
دلم با عشق تو گرمست و سوزى در نفس دارم
ز عشقت خاک اران را بآب چشم تر کردم
من مسکين ندانستم که در ديده ارس دارم
بذکر سيف فرغانى سخن را گر بيالايم
سزد تا مستمع داند که من در آب خس دارم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید