شماره ٣: اى پسته دهانت شيرين و انگبين لب

غزلستان :: سیف فرغانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى پسته دهانت شيرين و انگبين لب
من تلخ کام مانده در حسرت چنين لب
بوديم بر کنارى عطشان آب وصلت
زد بوسه تو ما را چون نان در انگبين لب
هرگز برون نيايد شيرينى از زبانش
هرکو نهاده باشد بارى دهان برين لب
عاشق از آستينت شکر کشد بدامن
چون تو بگاه خنده گيرى در آستين لب
تا در مقام خدمت پيش تو خاک بوسد
روزى دو ره نهاده خورشيد بر زمين لب
از بهر آب خوردن بارى دهان برو نه
تا لعل تر بريزد از کوزه گلين لب
با داغ مهر مهرت اى بس گدا که چون من
از آرزوى لعلت مالند بر نگين لب
از معجزات حسنت بر روى تو بديدم
هم شکرآب دندان هم پسته آتشين لب
دل تلخ کام هجرست او را بجاى باده
زين بوسهاى شيرين درده بشکرين لب
تا چند باشد اى جان پيش در تو ما را
چون مرغ بهر دانه از خاک بوسه چين لب
تو سرخ روى حسنى تا کرد شير شيرين
خط نبات رنگت همچون ترانگبين لب
چون فاخته بنالم اکنون که مر ترا شد
همچون گلوى قمرى زآن خط عنبرين لب
هنگام شعر گفتن شوقت مرا قرين دان
زآن سان که در خموشى (با) لب بود قرين لب



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید