شکسته

غزلستان :: پروین اعتصامی :: مثنوی ها، تمثیلات و مقطعات
مشاهده برنامه «پروین اعتصامی» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
با بنفشه، لاله گفت اى بيخبر
طرف گلشن را منظم کرده اند
از براى جلوه، گلهاى چمن
رنگ را با بوى توام کرده اند
اندرين بزم طرب، گوئى ترا
غرق در درياى ماتم کرده اند
از چه معني، در شکستى بى سبب
چون بخاکت ريشه محکم کرده اند
از چه، رويت در هم و پشتت خم است
از چه رو، کار تو درهم کرده اند
از چه، خود را پشت سر مى افکنى
چون به يارانت مقدم کرده اند
در زيان اين قباى نيلگون
در تو زشتى را مسلم کرده اند
گفت، بهر بردن بار قضا
عاقلان، پشت از ازل خم کرده اند
عارفان، از بهر افزودن بجان
از هوى و از هوس، کم کرده اند
ياد حق بر ياد خود بگزيده اند
کار ابراهيم ادهم کرده اند
رهروان اين گذرگاه، آگهند
توش راه خود فراهم کرده اند
گله هاى معني، از فرسنگها
گرگ خود را ديده و رم کرده اند
چون در آخر، جمله شاديها غم است
هم ز اول، خوى با غم کرده اند
تو نميدانى که از بهر خزان
باغ را شاداب و خرم کرده اند
تو نمى بينى چه سيلابى نهان
در دل هر قطره شبنم کرده اند
هر کسى را با چراغ بينشى
راهى اين راه مظلم کرده اند
از صبا گوئى تو و ما از سموم
بهر ما، اين شهد را سم کرده اند
تو، خوشى بينى و ما پژمردگى
هر کجا، نقشى مجسم کرده اند
ما بخود، چيزى نکرديم اختيار
کارفرمايان عالم کرده اند
کرده اند ار پرسشى در کار ما
خلقت و تقدير، با هم کرده اند
درزى و جولاهه ما، صنع خويش
در پس اين سبز طارم کرده اند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید