شماره ٧٨٠: امروز باز شکل دگرگشت يار من

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
امروز باز شکل دگرگشت يار من
يادى نکرد از من و از روزگار من
صد ره فتاده بر ره خويشم بديد و هيچ
رحمت نکرد بر دل اميدوار من
مردم در آرزوى کنارى و بخت بد
ننهاد آرزوى من اندر کنار من
عمرم در انتظار شد و يک دم آن حريف
نآمد که واى بر من و بر انتظار من!
گه آه و گاه گريه و زارى و گه نفير
يارب، کجا شد آن همه صبر و قرار من؟
گر من به کوى مى دوم از بهر يک نظر
تا به که گشت مى زند آن شهسوار من
اى مردمان، به زهره و مه بنگريد، ليک
زنهار منگريد به سوى نگار من
ايزد کجات بهر هلاک من آفريد
اى آفت دل من و آشوب کار من
دشمن بديد گريه خسرو، دلش بسوخت
هرگز نگفتيش که بس، اى دوستدار من



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید