شماره ٦٨٧: زين پس سر آن نيست که من زهد فروشم

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
زين پس سر آن نيست که من زهد فروشم
ساقي، قدحى ده که به روى تو بنوشم
جايى که نيرزد به جوى دين درستم
اين توبه صد جاى شکسته چه فروشم؟
بس پير خرابات که ديدم به شفاعت
تا باز گشادند در ميکده دوشم
اکنون که سرم شد به در ميکده پامال
چون بيم دهد محتسب از مالش گوشم؟
بوده ست ز هوش و دلم انديشه تيمار
المنة لله که نه دل ماند نه هوشم
رفت آن که مصلا به کتف داشتم، اکنون
بازيچه گه مغ بچگان شد سر و دوشم
پوشيده بسى خدمت بت کردم و زين پس
زنار هوس مى کندم، از تو چه پوشم؟
چون باز نيامد ز بت و بتکده خسرو
اصلاح مزاج سگ ديوانه چه کوشم؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید