شماره ٦١٣: اى ديده، پاى شو که بر يار مى روم

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
اى ديده، پاى شو که بر يار مى روم
در جلوه گاه آن بت عيار مى روم
راهش ز رفتن مژه پر خار کرده اند
من باز ديده کرده بر آن خار مى روم
اى خارخار هجر ز دل دور شو که من
بهر نظاره گل رخسار مى روم
گر سر زند رقيب کسى را، بر او چه باک؟
من سر زده خود از پى اين کار مى روم
اى باد، پيش از آن تو برو، پرده زان جمال
بر کن که من به ديدن ديدار مى روم
گو زلف را کمند مکن کز ميان تو
من خود به تار موى گرفتار مى روم
من خسروم که زاغ سيه گشتم از فراق
بلبل کنون شوم که به گلزار مى روم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید