شماره ٤١٧: مرا بهرت خصومتهاست با دل

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
مرا بهرت خصومتهاست با دل
کنون با من درين سودا و با دل
اگر باد سر زلفت همين است
کجا ما و کجا جان و کجا دل
ز تو از گوشه چشمى اشارت
ز ما عقل و ز ما جان و ز ما دل
دل ار بيگانه گشت از من، نرنجم
که عاشق را نباشد آشنا دل
به خون گرم دل پيوست با دوست
بدينسان چون توان کردن جدا دل
مرا گويى که جانت از چيست در سوز؟
بلا شد جان مرا، جان را بلا دل
بماندم در بلاى دل که يارب
مبادا هيچ کس را مبتلا دل
چه گويندم که دل نه، پند بشنو
که صد منزل ز من راهست با دل
به يک دلدار بس کن، خسروا، زآنک
نبندد هيچ عاشق جا به جا دل



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید