شماره ٣٠٥: منم به خانه، تن اينجا و جان به جاى دگر

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
منم به خانه، تن اينجا و جان به جاى دگر
به دل تويى وسخن بر زبان به جاى دگر
به بوستان روم از غم، ولى چه سود که هست
دلم به جاى دگر، بوستان به جاى دگر
کجا به کوى تو ماند نسيم باغ بهشت
زمينست جاى دگر، آسمان به جاى دگر
چو جان دهم نرود دل به کويت، ار چه برند
سگان کوى تو هر استخوان به جاى دگر
نشان ز کوى تو پرسند و من ز بس غيرت
تو جاى ديگر و گويم نشان به جاى دگر
مگو که يار دگر کن، اگر بينم
نظافتى که تو دارى همان به جاى دگر
بگو، چگونه توان گفت زنده خسرو را
که او به جاى دگر ماند و جان به جاى دگر



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید