درياب کز فراق تو جانم به لب رسيد
در آرزوى روى تو روزم به شب رسيد
روزم به غم گذشت و شبم تا چسان رود؟
روزى عجب گذشت و شبى بوالعجب رسيد
باز آى تا به بوسه فشانم به پاى تو
کز عشق پاى بوس تو جانم به لب رسيد
زين پس به جان غمزدگان از کجا رسد؟
کان رفته بازگشت و زمان طرب رسيد
خسرو نديده بود ادب روزگار هيچ
اينک ز حادثات جهانش ادب رسيد