شماره ٣٧: لعل شکروشت که به جلاب شسته اند

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
لعل شکروشت که به جلاب شسته اند
گويى پياله را به مى ناب شسته اند
در چشم ما ز خون جگر خواب بسته شد
زان رو که وقت خاستن از خواب شسته اند
هر گه که خوى همى کند آن عارض چو ماه
خورشيد گوييا که به هفت آب شسته اند
بشکسته اند توبه به عهد تو آن کسان
کز آب ديده منبر و محراب شسته اند
دست از تو مى نشويم و از غم تمام خلق
دست از من شکسته بى تاب شسته اند
از تشنگى بسوختم، اى ديده، شربتى
آخر از آن دو لب که به جلاب شسته اند
خسرو، کسان که غمزه زنان را دهند پند
از خون ميش دشنه قصاب شسته اند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید