شماره ٢: صبح دمان بخت من ز خواب در آمد

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
صبح دمان بخت من ز خواب در آمد
کز درم آن مه چو آفتاب در آمد
گشت معطر دماغ جان ز نسيمت
مستى تو در من خراب در آمد
ساقى تو گشت چشم مست من از مى
پهلوى من شست و در شراب در آمد
زانکه بسى شب نخفته ام ز غم تو
بيهشيم در ربود و خواب در آمد
گشت پريشان دلم چو باد سحرگه
در سر آن زلف نيم تاب در آمد
جستم ازو حال دل، نگفت وي، اما
زلف وى از بوى در جواب در آمد
خاک ره خود فگن به ديده خسرو
ز آنک بنا رخنه شد، چو آب در آمد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید