شماره ٧٠٢: سيل درمانده کوتاهى ديوار من است
سيل درمانده کوتاهى ديوار من است
بى سرانجامى من خانه نگهدار من است
مى کند کار نسيم سحرى با دل من
خامشى گر چه به ظاهر گره کار من است
چون نشد پيش شکر سبز چو طوطى سخنم
زين چه حاصل که جهان واله گفتار من است؟
چشمه اى را که سکندر به دعا مى طلبيد
شبنم سوخته چهره گلزار من است
مى توانم سر طومار شکايت وا کرد
عرق شرم تو مهر لب اظهار من است
دوستان آينه صورت احوال همند
من خراب توام و چشم تو بيمار من است
منم آن آينه خاطر که رگ خواب جهان
همچو مژگان به کف ديده بيدار من است
نيست آيينه بينايى من عيب نما
به چه تقصير فلک در پى آزار من است؟
در خرابات من آن باده پرستم صائب
که رگ تلخى مى رشته زنار من است
|
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل |
نظرات نوشته شده