شماره ٥٠٩: روى هفتاد و دو ملت جز در آن درگاه نيست

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
روى هفتاد و دو ملت جز در آن درگاه نيست
عالمى سرگشته اند و هيچ کس گمراه نيست
عقل را از بارگاه عشق بيرون کرده اند
هر فضولى محرم خلوت سراى شاه نيست
کرده ام قطع نظر از گرم و سرد روزگار
گل به چشم روزنم از آفتاب و ماه نيست
در مکافات سپهر سفله عاجز نيستيم
دست ما کوتاه اگر باشد، زبان کوتاه نيست
ما به آب گوهر خود، خانه روشن مى کنيم
آفتاب و ماه را در خلوت ما راه نيست
هر که شد ديوانه اينجا در حساب مردم است
در ديار ما قلم بر مردم آگاه نيست
ساده لوحى راهزن را مى شمارد خضر راه
پيش چشم دوربينى يک قدم بى چاه نيست
موج ممکن نيست بى دريا شود صورت پذير
هاله آغوش گردون همتان بى ماه نيست
نيست پرواى قيامت آن خدا ناترس را
ورنه از دامان محشر دست ما کوتاه نيست
عزلت ما اختيارى نيست صائب در وطن
پرده پوشى يوسف ما را به غير از چاه نيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید