شماره ٤٩٠: در سر مشکل پسندان نشأه انصاف نيست

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
در سر مشکل پسندان نشأه انصاف نيست
ورنه در تعمير دلها، درد کم از صاف نيست
از جوانان پاکدامانى طمع کردن خطاست
در بهاران آبها در جويباران صاف نيست
دور باش وحشت ما سنگ دارد در بغل
عزلت عنقاى ما را احتياج قاف نيست
نيست بوى آشنا همچون نگاه آشنا
چشم آهوى ختا را نسبتى با ناف نيست
با دم معدود، از بيهوده گويى لب ببند
مفلسان را هيچ عيبى بدتر از اسراف نيست
مى کند در پرده، از شرم کرم، احسان وجود
بر لب درياى گوهر، کف ز جوش لاف نيست
در چنين بحرى که طوفان مى کند آب گهر
کشتى ما را به خشکى بيستن از انصاف نيست
ناقصان صائب ز چرخ بى بصيرت خوشدلند
قلب چون نقدست رايج، هر کجا صراف نيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید