شماره ٤٤٦: چهره خورشيد زرد از درد بى زنهار کيست؟

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
چهره خورشيد زرد از درد بى زنهار کيست؟
زخم دامن دار صبح از غمزه خونخوار کيست؟
نقطه خاک از که چون ناقوس مى نالد مدام؟
آسمان از کهکشان در حلقه زنار کيست
قمرى از کوکو چه مى جويد درين بستانسرا؟
گوش گل پهن اين چينن از حسرت گفتار کيست؟
جلوه آن گل برون است از جهان رنگ و بو
سينه هر غنچه اى گنجينه اسرار کيست؟
سنبل از رشک سر زلف که دارد پيچ و تاب؟
جوش خون لاله زار از غيرت رخسار کيست؟
مى کشد در پرده دل همچو صيادان نفس
غنچه گل در کمين گوشه دستار کيست؟
ديده بانى هست لازم کاروان خفته را
عالمى در خواب ناز از ديده بيدار کيست؟
کار عاشق نيست غمازي، ولى حال مرا
هر که بيند اين چنين آشفته، داند کار کيست
صائب از کلک تو شد آفاق پر برگ و نوا
اين قدر برگ و نوا در غنچه منقار کيست؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید