شماره ٤٠٣: تا نپوشيده است روى خال را خط ديدنى است

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
تا نپوشيده است روى خال را خط ديدنى است
تا نگرديده است صاحب تخم ريحان چيدنى است
مى توان خواند از جبين باغبان حال چمن
پيشتر از نامه ديدن رنگ قاصد ديدنى است
هيچ کافر را الهى يار هر جايى مباد!
سرگذشت بلبلان اين چمن نشنيدنى است
وقت آن کس خوش که از آغاز چشم خويش بست
چون نظر از کار عالم عاقبت پوشيدنى است
مى رود بر باد آخر چون ز بيداد خزان
با لب خندان سر خود همچو گل بخشيدنى است
خوشه چين خرمن ناکشته بودن مشکل است
در بهار زندگانى دانه اى پاشيدنى است
هر قدم چاهى است از چشم حسودان پر ز تيغ
دامن از خاک وطن چون ماه کنعان چيدنى است
نسخه مغلوط در ديوان محشر باب نيست
چون قلم بر نسخه اعمال خود گرديدنى است
تا بدانند از چه گلزارى جدا افتاده اند
يک دو گل زين بوستان از بهر ياران چيدنى است
دوست مى دارند صائب عاشقان اغيار را
دست و پاى باغبان بوى گل بوسيدنى است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید