شماره ٣٨٨: بى جمالت مردمک آيينه نزدوده اى است

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
بى جمالت مردمک آيينه نزدوده اى است
بى تماشاى تو مژگان دست بر هم سوده اى است
عاشقان را بى خرام قامت موزون تو
سرو در مد نظر، شمشير زهرآلوده اى است
ماه کز نظاره اش چشم جهانى روشن است
پيش خورشيد جمالت قلب روى اندوده اى است
همت پيران جوانان را به مقصد رهنماست
بى کمان، تير سبکرو پاى خواب آلوده اى است
نيست غير از ديده قربانيان، بى چشم زخم
در همه روى زمين صائب اگر آسوده اى است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید