شماره ٣٦٠: اشک ريز از مالش چرخ دغا آسوده است

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
اشک ريز از مالش چرخ دغا آسوده است
خوشه پروين ز رنج آسيا آسوده است
تا خط بغداد جامم هست در مد نظر
سبحه پندارم به خاک کربلا آسوده است
تا نيايد پا به سنگت، از وطن بيرون ميا
دانه تا در خوشه است از آسيا آسوده است
ما چو خار از هر سر ديوار گردن مى کشيم
شبنم گستاخ را بنگر کجا آسوده است
درع داودى است در راه طلب، افتادگى
از غم خار مغيلان نقش پا آسوده است
در حباب بحر اشک ما به چشم کم مبين
در ته هر قبه اى صد ناخدا آسوده است
تا تو گلبانگى ز لب صائب نمى آرى برون
عندليب باغ جنت ز نوا آسوده است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید