شماره ٣٣٣: از ته دل هر که روى خود به دنيا کرده است

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
از ته دل هر که روى خود به دنيا کرده است
پشت از کوتاه بينى ها به عقبى کرده است
رزق ما بى دست و پايان بى طلب خواهد رساند
در رحم آن کس که روزى را مهيا کرده است
مى خلد چون خار در چشمش تماشاى بهشت
هر که سير گلشن حسنش سراپا کرده است
مردمک چون نقطه سهوست بر چشمم گران
خال او تا در دلم جا چون سويدا کرده است
از رميدنها خيال چشم آن وحشى غزال
سينه تنگ مرا دامان صحرا کرده است
در دل او ره ندارم، ورنه نخل موم من
ريشه محکم بارها در سنگ خارا کرده است
بى زبان احوال ما را مى تواند عرض کرد
بى سخن چشم ترا آن کس که گويا کرده است
در شکرخندش خدا داند چه کيفيت بود
آن که زهر چشم او کار مسيحا کرده است
چرخ کم فرصت همان از خاکمالم نگذرد
با زمين هر چند هموارم مدارا کرده است
نه زليخا پيرهن تنها به بدنامى دريد
عشق صائب پر ازين مستور رسوا کرده است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید