شماره ٧٧: آزادگى غبار در و بام خانه نيست

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
آزادگى غبار در و بام خانه نيست
پرواز طايريست که در آشيانه نيست
هر جا سراغ کعبه مقصود داده اند
سرها فتاده بر سر هم آستانه نيست
شمع و چراغ مجلس تصوير حيرت است
در آتشيم و آتش ما را زبانه نيست
داد شکست دل که دهد تا فغان کنيم
پرد از موى چينى ما کار شانه نيست
وامانده تعلق رزق مقدريم
دام و قفس بغير همين آب و دانه نيست
طبع فسرده شکوه همت کجا برد
در خانه آتشيکه توان زد بخانه نيست
امشب بوعده ئى که زفردا شنيده ئى
گر آگهى مخسپ قيامت فسانه نيست
جائيکه خامشان ادب انشاى صحبت اند
آئينه باش پاى نفس در ميانه نيست
مردان نفس بياد دم تيغ ميزنند
ميدان عشق مجلس حيز و زنانه نيست
ما را بهستى و عدم و هم چون شرار
فرصت بسى است ليک دماغ بهانه نيست
خفته است گرد مطلب خاک شهيد عشق
گر خون شود که قاصد ازين جا روانه نيست
(بيدل) اگر هوس ندرد پرده حيا
وحدت سراى معنيت آئينه خانه نيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید