شماره ١٤٢: گل اندامى که من دارم نظربرروى گلرنگش

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
گل اندامى که من دارم نظربرروى گلرنگش
ز رنگ آفتابي، آفتابى مى شود رنگش
نمى دانم قماش دست سيمينش، همين دانم
که کار موميايى مى کند باشيشه ام سنگش
نمى آيد برون از خانه از شرم تماشايى
ز بس چسبيده براندام سيمين جامه تنگش
چه باشد صلح آن شيرين پسر را چاشنى يارب
که چون حلواى صلح از عاشقان دل مى برد جنگش
بود چون سبزه زير سنگ از نشو و نما عاجز
زبان عرض حال من زتمکين گرانسنگش
چه باشد حال دل در دست او يارب،که مى پيچد
به خود چون زلف جوهر بيضه فولاد درچنگش
ز ترک تنگ چشمى مردمى صائب طمع دارم
که تلخ افتاده چون بادام کوهى ديده تنگش



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید