شماره ٩٤: گرنبيند همچو نرگس زير پا مى زيبدش

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
گرنبيند همچو نرگس زير پا مى زيبدش
گر نخيزد پيش پاى گل زجا مى زيبدش
حسن محجوبى که با خود ميکند بيگانگى
گر نپردازد به حال آشنا مى زيبدش
گل که دريک هفته خواهد شاد سازد عالمى
گر بود در آشنايى بيوفا مى زيبدش
گوهر شهوار را آرايشى در کار نيست
ترک زينب گر کند،نام خدا، مى زيبدش
مى توان روديد دراندام او چون طفل اشک
پرده هاى چشم اگر سازد قبا مى زيبدش
از لطافت پنجه سيمين او نازکدل است
ورنه خون عاشقان بيش از حنا مى زيبدش
غير گستاخ است،مى گردد دلير از التفات
زنجير بيجا به از لطف بجا مى زيبدش
هرکه باشد مى کند ازديده بيگانه شرم
هرکه از خود منفعل گردد حيا مى زيبدش
اين جواب آن غزل صائب که مى گويد اسير
هرچه مى پوشد چوگل نام خدا مى زيبدش



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید