شماره ٣: سبک ز سينه ما اى غبار غم برخيز

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
سبک ز سينه ما اى غبار غم برخيز
ز همنشينى ما مى کشى الم برخيز
سر قلم بشکن، مهر کن دهان دوات
به اين سياه دلان کم نشين و کم برخيز
گذشتن از سر گنج گهر سخاوت نيست
کريمى از سر آوازه کرم برخيز
کليد گلشن فردوس دست احسان است
بهشت مى طلبى از سر درم برخيز
بدار عزت موى سفيد پيران را
ز جاى خويش به تعظيم صبحدم برخيز
درين دو وقت، اجابت گشاده پيشانى است
دل شب از نتوانى سپيده دم برخيز
گرفت دامن گل شبنم از سحر خيزى
زگرد خواب بشو دست و رو، توهم برخيز
اميد فتح و ظفر هست تا علم برجاست
فروغ صبح نخوابانده تا علم برخيز
درين جهان نبود فرصت کمربستن
زخاک تيره کمر بسته چون قلم برخيز
به فکر دوست به بالين گذار سر صائب
چو آفتاب ز آغوش صبحدم برخيز



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید