شماره ٧١٧: هر زمان عشقى ز نو پيدا شود

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
هر زمان عشقى ز نو پيدا شود
هر نفس جانى دگر شيدا شود
چون درآيد در سماع عارفان
در سواد ملک دل غوغا شود
چو برآيد آفتاب مهر او
جان و دل چون ذره ناپيدا شود
گر ز پيش ديده بردارد نقاب
چشم نابيناى ما بينا شود
غرقه شو در بحر عشقش کز يقين
قطره با دريا شود دريا شود
دست با او در کمر يارى کند
کو به عشقش بى سر و بى پا شود
سيد ما چون سخن گويد ز حق
نعمت الله اين چنين گويا شود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید