شماره ٧٠٨: بيا اى نور چشم ما و خوش نشين به جاى خود

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
بيا اى نور چشم ما و خوش نشين به جاى خود
منور ساز مردم را و هم خلوتسراى خود
ز سلطانى اين دنيا چه حاصل اى عزيز من
چرا چون ما و جد ما نباشى پادشاى خود
بيا و دردى ما را ز دست ما روان درکش
وگر درد دلى دارى ز خود ميجو دواى خود
گلستان است و بلبل مست و ساقى جام مى بر دست
حريف باده نوشانيم و خوش وقت از نواى خود
چرا مخمور مى گردى بيا و همدم ما شو
قدم در راه ياران نه مزن تيشه به پاى خود
روان شد آب چشم ما که با تو ماجرا گويد
دمى بنشين به چشم ما بپرس اين ماجراى خود
مريد نعمت الله شو که پير عاشقان گردى
هواى او بدست آور رها کن اين هواى خود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید