شماره ٦٧٣: آينه چندانکه روشنتر بود

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
آينه چندانکه روشنتر بود
روى خود ديدن در آن خوشتر بود
دل بود آئينه گيتى نما
در نظر صاحبدلى را گر بود
خوش سردارى و ما سردار آن
بر سردار اين چنين سرور بود
گفته مستانه ما ديگر است
شعر ياران ديگر آن ديگر بود
مه شود روشن به نور آفتاب
نور ما از اين و آن انور بود
سر به پاى خم مى بنهاده ايم
تاج شاهى لايق اين سر بود
نعمت الله جو که همراهى خوش است
تا ترا در عاشقى رهبر بود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید